سروده های ناب

ساخت وبلاگ
ابر می بارد و من می شوم از یار جدا چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا ابر و باران و من و یار ستاده به وداع من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا سبزه نوخیز و هوا خرم و بستان سرسبز بلبل روی سیه مانده ز گلزار جدا ای مرا در ته هر موی به زلفت بندی چه کنی بند ز بندم همه یکبار جدا دیده از بهر تو خونبار شد، ای مردم چشم مردمی کن، مشو از دیده خونبار جدا نعمت دیده نخواهم که بماند پس از این مانده چون دیده ازان نعمت دیدار جدا دیده صد رخنه شد از بهر تو، خاکی ز رهت زود برگیر و بکن رخنه دیوار جدا می دهم جان مرو از من، وگرت باور نیست پیش ازان خواهی، بستان و نگهدار جدا حسن تو دیر نپاید چو ز خسرو رفتی گل بسی دیر نماند چو شد از خار جدا امیرخسرو دهلوی + نوشته شده در  سه شنبه دوازدهم دی ۱۳۹۶ساعت 10:24  توسط چامه (تورنگ)  |  سروده های ناب...ادامه مطلب
ما را در سایت سروده های ناب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chameh1234o بازدید : 30 تاريخ : سه شنبه 3 بهمن 1396 ساعت: 1:36

ای همه فکر زندگانی من کاشکی آشنا نمی شدمت یا پس از عمری آشنایی ها کاش هرگز جدا نمی شدمت   زندگانی من زمانی بود که کنار تو زندگی کردم من چو پاییز بوده ام همه عمر با بهار تو زندگی کردم   ای نهال امید من افسوس که بهار تو جاودانی نیست زندگی بعد رفتن تو بجز مرگ در جامهء جوانی نیست   سالها با تو رفت و هیچ نرفت سخن از آتش نهانی من حرف های نگفته ماندهء ما آتشی زد به زندگانی من   ساربان نشاط و شادی ها چه ثمر زآشنایی من و تو؟ کاروان غم فراق اینک میرسد با جدایی من و تو   حیف شد ما نگفته ایم به هم که خدای وجود یکدگریم این حقیقت نگفته ماند که ما هر دو بود و نبود یکدگریم   بی رُخت ای گل همیشه بهار هر بهاری مرا چو پاییز است لب فروبسته ام ولی چه کنم؟ دلم از اشتیاق لبریز است   آشنایا پس از جدایی تو تا ابد آشنا نمی خواهم تو خدای وجود من بودی بی تو هیچ از خدا نمی خواهم   آشنایی تو بلایی بود که مرا مبتلای عشق تو کرد بر سر هیچ کس نیامده است آنچه با من بلای عشق تو کرد   یاد دارم هنوز در دل خویش اولین روز آشنایی را کاش میدیم از همان ساعت آخرین لحظه جدایی را   آخرین لحظه ای که نزدیک است لحظهء آخر جوانی من اولین روز زندگانی تو آخرین روز زندگانی من   می روی و نگفته ماند بسی حرف هایی که گفتنی بودند نشنیدیم عاقبت از هم آنچه ما را شنفتنی بودند   در هوای شنیدن سخنی هر دو بس انتظار داشته ایم با همه حرفها که میگف سروده های ناب...ادامه مطلب
ما را در سایت سروده های ناب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chameh1234o بازدید : 16 تاريخ : سه شنبه 3 بهمن 1396 ساعت: 1:36

اگر تو فارغی از حال دوستان یارا فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش بیان کند که چه بودست ناشکیبا را بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را به جای سرو بلند ایستاده بر لب جوی چرا نظر نکنی سروده های ناب...ادامه مطلب
ما را در سایت سروده های ناب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chameh1234o بازدید : 36 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 6:13

آخرين مطالب لینک دوستان پیوندهای مفید امشب به راستی شب ما روز روشن است عید وصال دوست علی رغم دشمن است باد بهشت می‌گذرد یا نسیم باغ یا نکهت دهان تو یا بوی لادن است هرگز نباشد از تن و جانت عزیزتر چشمم که در سرست و روانم که در تن است گردن نهم به خدمت و گوشت ک سروده های ناب...ادامه مطلب
ما را در سایت سروده های ناب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chameh1234o بازدید : 21 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 6:13

زمانه یک سر سوزن اگر که غیرت داشت تو سهم من شده بودی و عشق حرمت داشت   همیشه بی تو جهان لحظه لحظه اش غم بود اگرچه-ازتو چه پنهان-غم تو لذت داشت   جهان به شیوه ی دلخواه من نمی چرخید و صبح صادق من غربت هدایت داشت   تو هم شبیه زمانه مرا زمین زده ای نمی شود که به این رسم زشت عادت داشت   نخواستی که بفهمی دل شکسته ی من فقط نیاز به یک ذره استراحت داشت   برو به عاقبت این قضیه فکر نکن برو کنار کسی که به تو محبت داشت   و شک نکن که تو را در بهشت می بینم اگر حیات پس از مرگ واقعیت داشت...   امید صباغ نو سروده های ناب...ادامه مطلب
ما را در سایت سروده های ناب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chameh1234o بازدید : 33 تاريخ : شنبه 3 مهر 1395 ساعت: 12:10

  شـوق پـرکـشیـدن است در سرم قـبول کـن دلشکـسته‌ام اگـر نـمی‌پـرم قــبول کـن   ایـن کـه دور دور بـاشم از تـو و نبـینـمت جـا نـمی‌شود بـه حجـم بـاورم، قـبـول کـن   گـاه، پـر زدن در آسمان شعـرهـات را از من، از مـنی کـه یـک کبـوتـرم قبـول کـن   در اتـاق رازهـای تـو سرک نـمی‌کـشم بیــش از آ‌نـچه خـواستی نـمی‌پـرم،‌ قـبول کن   قـدر یـک قـفس که خلوتـت به هم نـمی‌خورد گــاه نامه می‌بـرم می‌آورم،‌ قــبـول کــن   گفته‌ای که عشق ما جداست،‌ شعرمان جدا بـی‌تـو من نه عاشقم، نه شاعـرم،‌ قبول کن   آب …وقـتی آب ایـن قدر گـذشته از سـرممـن نمی‌تـوانـم از سروده های ناب...ادامه مطلب
ما را در سایت سروده های ناب دنبال می کنید

برچسب : قبول کن میثم ابراهیمی,قبول کن,قبول کن ابراهیمی,قبول کن ندیدنت سخته,قبول کن ميثم ابراهيمي,قبول کن میثم ابراهیمی متن,کنکور قبول نشدم,قبول كن ميثم ابراهيمي,کنکور قبول میشم؟,قبول میکنم, نویسنده : chameh1234o بازدید : 33 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 13:11

  به نام عشق که زیباترین سر آغاز است هنوز شیشه ی عطر غزل درش باز است   جهان تمام شد و ماهپاره های زمین هنوز هم که هنوز است کارشان ناز است   هزار پند به گوشم پدر فشرد و نگفت که عشق حادثه ای خانمان بر انداز است   پدر نگفت چه رازی است این که تنها عشق کلید این دل ناکوک ناخوش آواز است   به بام شاه و گدا مثل ابر می بارد چقدر عشق شریف است و دست و دل باز است   بگو هر آنچه دلت خواست را به حضرت عشق چرا که سنگ صبور است و محرم راز است   ولی بدان که شکار عقاب خواهد شد کبوتری که زیادی بلند پرواز است سعید بیابانکی   سروده های ناب...ادامه مطلب
ما را در سایت سروده های ناب دنبال می کنید

برچسب : به نام عشق,به نام عشق سریال,به نام عشق پالوما,به نام عشق سریال اهنگ دانلود,به نام عشق عارف,به نام عشق قسمت اخر,به نام الهه عشق,به نام خالق عشق,رمان به نام عشق,سریال به نام عشق pmc, نویسنده : chameh1234o بازدید : 76 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 13:11

سعی کردم که شود یار ز اغیار جدا آن نشد عاقبت و من شدم از یار جدا   از من امروز جدا می‌شود آن یار عزیز همچو جانی که شود از تن بیمار جدا   گر جدا مانم از او خون مرا خواهد ریخت دل خون‌گشته جدا، دیدهٔ خون‌بار جدا   زیر دیوار سرایش تن کاهیدهٔ من همچو کاهیست که افتاده ز دیوار جدا   من که یک بار به وصل تو رسیدم همه عمر کی توانم که شوم از تو به یک بار جدا؟   دوستان، قیمت صحبت بشناسید، که چرخ دوستان را ز هم انداخته بسیار جدا   غیر آن مه، که هلالی به وصالش نرسید ما درین باغ ندیدم گل از خار جدا هلالی جغتایی سروده های ناب...ادامه مطلب
ما را در سایت سروده های ناب دنبال می کنید

برچسب : گل از خارم برآوردی,گل از خارم,ارسال گل از خارج به ایران,گل خار مریم,گل خارکسه,گل خار,گل خار مريم,گل خاردار,گل خارشتر,گل خار داشت من ندانستم, نویسنده : chameh1234o بازدید : 76 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 13:11

  جفا و جور تو عمری بدین امید کشیدم که بینم از تو وفایی گذشت عمر و ندیدم   سزای آن که تو را برگزیدم از همه عالم ملامت همه عالم ببین چگونه شنیدم   اگر چه سست بود عهد نیکوان اما به سست عهدیت ای مه ندیدم و نشنیدم   دلم شکستی و عهد تو سنگدل نشکستم ز من بریدی و مهر از تو بی‌وفا نبریدم   زدی به تیغ جفایم فغان که نیست گناهی جز این که بار جفایت به دوش خویش کشیدم   تهی نگشت ز زهر غم تو ساغر عیشم از آن زمان که شراب محبت تو چشیدم   کنون ز ریزش ابر عطاش رشحه چه حاصل چنین که برق غمش سوخت کشتزار امیدم   ز جام عشق چو بیخود شدم چه جای شرابم ز مدح شاه چو سر خوش شدم چه جای نبیدم سروده های ناب...ادامه مطلب
ما را در سایت سروده های ناب دنبال می کنید

برچسب : گذشت عمر,گذشت عمر به دل عشوه,گذشت عمرو به دل,گذشت عمروبه دل عشوه,گذشت عمر و,گذشت عمر شعر,گذشت عمر انسان,گذشت عمر در شعر,عمري گذشت,حکایت گذشت عمر, نویسنده : chameh1234o بازدید : 27 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 13:11

  دوش بی روی تو آتش به سرم بر می‌شد و آبی از دیده می‌آمد که زمین تر می‌شد   تا به افسوس به پایان نرود عمر عزیز همه شب ذکر تو می‌رفت و مکرر می‌شد   چون شب آمد همه را دیده بیارامد و من گفتی اندر بن مویم سر نشتر می‌شد   آن نه می ‌بود که دور از نظرت می‌خوردم خون دل بود که از دیده به ساغر می‌شد   از خیال تو به هر سو که نظر می‌کردم پیش چشمم در و دیوار مصور می‌شد   چشم مجنون چو بخفتی همه لیلی دیدی مدعی بود اگرش خواب میسر می‌شد   هوش می‌آمد و می‌رفت و نه دیدار تو را می‌بدیدم نه خیالم ز برابر می‌شد   گاه چون عود بر آتش دل تنگم می‌سوخت گاه چون مجمر سروده های ناب...ادامه مطلب
ما را در سایت سروده های ناب دنبال می کنید

برچسب : چشم مجنون چو بخفتی همه لیلی دیدی, نویسنده : chameh1234o بازدید : 41 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 13:11